نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCM)
تعمیر و نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCM)
به استثنای چند مورد، گفته میشود نگهداری پیشگیرانه پیشرفتهترین و موثرترین شیوه در بین انواع تعمیر و نگهداری است که توسط تشکیلات صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد. برنامه نگهداری پیشگیرانه مبتنی بر این فرض است که “بین نگهداری برنامهریزی شده و قابلیت اطمینان عملکرد رابطه علی معلولی وجود دارد. این فرض بر پایه این باور ذاتی است که به دلیل فرسایش قطعات ماشین، قابلیت اطمینان هر گونه تجهیزات مستقیما با سن یا مدت زمان کار آن در ارتباط است. در ادامه گفته میشود که هر چقدر تناوب تعمیر و رسیدگی به تجهیزات بیشتر باشد، احتمال مصون ماندن آن در برابر خرابی بهتر خواهد شد. در اینجا تنها مشکلی که پیش روی ماست این است که تشخیص دهیم چه محدودیت سنی برای تضمین عملکرد مطمئن ضروری است.”
طول عمر تجهیزات و قطعات
در تحقیقات مستقل به صورت جداگانه ذکر شد که بین طول عمر متصور و واقعی اکثر تجهیزات و قطعات تفاوت وجود دارد. در واقع، ما دریافتیم که در اکثر موارد، تجهیزات بیش از آن چه تصور میشد قابل اطمینان و کارایی بودند. تعمیر و نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCM) ترکیب مطلوبی از روشهای واکنشی، زمانمحور یا تناوبمحور و پیشکنشگر نگهداری است. کاربرد اصلی هر روش در شکل ۱ نشان داده شده است. به جای این که این راهکارهای اصولی به صورت جداگانه به کار گرفته شود، در هم ادغام شده تا از توانایی هر یک به منظور به حداکثر رساندن قابلیت اطمینان موسسه و تجهیزات در عین به حداقل رساندن هزینه چرخه حیات استفاده شود.
"اگر سیاست نگهداری (صرف نظر از محدودیت سنی) منحصر به حداکثر سن عملکرد باشد، تاثیر چندانی روی میزان خرابی نخواهد داشت."
مولفههای برنامه تعمیر و نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM
مولفههای برنامه RCM (Reliability-Centered Maintenance)؛ اولین مورد واکنشی است. از جمله ویژگیهای اجزای واکنشی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: اقلام کوچک، غیرضروری، کم اهمیت، احتمال خرابی پایین و زائد. مولفه دوم تناوب (نگهداری پیشگیرانه) است. از جمله خصوصیات آن: در معرض فرسایش، تعویض مصرفی، الگوی خرابی مشخص. مورد سوم نگهداری مبتنی بر شرایط است که با خصوصیاتی نظیر الگوی خرابی تصادفی، نبودن در معرض فرسایش و خرابی ناشی از نگهداری پیشگیرانه شناخته میشود. مورد چهارم پیشکنشگری است که خصوصیات زیر را دارد: تحلیل علل ریشهای، بررسی عمر یا سن تجهیزات، تحلیل حالات شکست و آثار آن و تست پذیرش.
نت مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM شامل
برنامه RCM شامل وظایف واکنشی، زمانمحور، شرایطمحور و پیشکنشگر است. به علاوه، کاربر باید با محدودیتهای سیستم، عملکرد سیستم/ تجهیزات، خرابی عملکرد و حالات شکست آشنا باشد که همگی از جمله مولفههای مهم برنامه RCM است.
در نگهداری پیشگیرانه فرض بر این است که بر اساس آمار و ارقام هر ماشین یا قطعه میتوان احتمال خرابی را تشخیص داد و به موقع دست به تعویض یا تنظیم قطعات زد تا از خرابی جلوگیری شود. برای مثال، تعویض یا نوسازی یاتاقان بعد از چند ساعت کار از جمله روشهای متداول است و از این فرض پیروی میکند که نرخ خرابی یاتاقان متناسب با مدت زمان سرویسدهی افزایش مییابد.
تعمیر و نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM شامل:
برنامه RCM شامل وظایف واکنشی، زمانمحور، شرایطمحور و پیشکنشگر است. به علاوه، کاربر باید با محدودیتهای سیستم، عملکرد سیستم/ تجهیزات، خرابی عملکرد و حالات شکست آشنا باشد که همگی از جمله مولفههای مهم برنامه RCM است.
در نگهداری پیشگیرانه فرض بر این است که بر اساس آمار و ارقام هر ماشین یا قطعه میتوان احتمال خرابی را تشخیص داد و به موقع دست به تعویض یا تنظیم قطعات زد تا از خرابی جلوگیری شود. برای مثال، تعویض یا نوسازی یاتاقان بعد از چند ساعت کار از جمله روشهای متداول است و از این فرض پیروی میکند که نرخ خرابی یاتاقان متناسب با مدت زمان سرویسدهی افزایش مییابد.
شکل: پراکندگی طول عمر یاتاقان، توزیع خرابی ۳۰ یاتاقان مشابه را نشان میدهد که روی ماشین آزمایشی نصب شده است. تنوع طول عمر یاتاقان بارز است و مانع از به کار بردن هر گونه روش نگاداری موثر و زمانمحور میشود.
همین حالا نسخه رایگان نرم افزار نگهداری و تعمیرات ما را دانلود کنید و کارایی خود را افزایش دهید
برای دریافت نسخه دمو و قیمت نرم افزار CMMS با ما تماس بگیرید!
نگهداری مبتنی بر شرایط
خوشبختانه، پیشرفت کامپیوتر در دهه ۹۰ شناخت عوامل خرابی، برآورد کمیت شرایط تجهیزات و برنامهریزی روش مناسب تعمیر را بیش از پیش میسر ساخت. به علاوه، اخیرا دریافتیم خرابی تجهیزات خصوصیات مختلفی دارد که تعداد کمی از آنها مربوط به سن یا کارکرد است. اطلاعات جدید تاکید روی کنترل شرایط را بالا برده که اغلب تحت عنوان نگهداری مبتنی بر شرایط شناخته میشود و همین مسئله باعث شد کمتر به روش زمانمحور متکی باشیم. البته نباید از گزاره فوق نتیجه گرفت که نگهداری مبتنی بر شرایط باید جای تمام اقدامات تناوبمحور را بگیرد. در واقع، در صورت فرسایش، تغییر خاصیت مواد در اثر فرسایش، شکستگی و غیره یا وجود همبستگی بین سن و اعتبار عملکرد استفاده از روشهای تناوبمحور مناسب است.
افزون بر این، در صورتی که سیستم یا قطعات از نظر عملیات، محیط، ایمنی یا هزینه چرخه عمر تحت تاثیر پیامدهای خرابی نباشند، نگهداری باید لحاظ شود یعنی تجهیزات باید عوض شود. تعداد زیادی از کارخانههای صنعتی و دولتی مفهوم RCM را به عنوان راهی برای نگهداری پذیرفتهاند. در این برنامه نگهداری بر اساس پیامد و هزینه خرابی اعمال میشود. این برنامه با استفاده از روشهای پیشکنشگر مانند طراحی بهتر، کنترل شرایط در فرایند راهاندازی و فرایند ارزیابی سن در صدد به حداقل رساندن نگهداری و تقویت قابلیت اطمینان تجهیزات است.
اصول اولیه RCM عبارت است از
نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان عملگرا است
به دنبال حفظ عملکرد سیستم یا تجهیزات است. افزایش عملکرد، از طریق قطعات مختلف، قابلیت اطمینان را بالا میبرد اما هزینه چرخه عمر را از نظر هزینه خرید و کارکرد افزایش میدهد.
RCM نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان بر سیستم تمرکز دارد
بیشتر به دنبال حفظ عملکرد سیستم است تا عملکرد تک تک اجزای آن.
RCM بر قابلیت اطمینان تمرکز دارد
با میزان خرابی به صورت آماری رفتار میکند. رابطه بین سن و میزان خرابی به بار آمده مهم است. RCM صرفا درگیر نرخ خرابی نیست. میخواهد احتمال مشروط خرابی در یک سن مشخص را بداند (این که در هر بازه زمانی مشخص احتمال خرابی چقدر است).
RCM محدودیتهای طراحی را به رسمیت میشناسد
قصد دارد میزان اعتبار طراحی تجهیزات را حفظ کند و میداند هر گونه تغییر در این میزان در قلمرو طراحی است و نه شیوه نگهداری. نگهداری در بهترین حالت میتواند تجهیزات را به همان سطح از قابلیت اطمینان برساند که در طراحی لحاظ شده است. با این حال، RCM این حقیقت را به رسمیت میشناسد که بازخورد نگهداری میتواند طراحی اولیه را بهتر کند. به علاوه، اغلب بین طول عمر متصور و عمر واقعی تفاوت وجود دارد و RCM از طریق فرایند بررسی سن به این مهم رسیدگی میکند.
RCM با تکیه بر ایمنی، امنیت و اقتصاد پیش میرود
امنیت باید به هر قیمت ممکن حفظ شود. سپس معیار مقرون به صرفه بودن هزینه بارز میشود.
RCM “هرگونه شرایط نامطلوب” را تحت عنوان خرابی تعریف میکند
بنابراین، خرابی ممکن است توقف عملکرد یا از دست رفتن کیفیت قابل قبول باشد (یعنی دستگاه کار میکند اما روی کیفیت تاثیر منفی دارد).
RCM با استفاده از نمودار درختی منطقی وظایف نگهداری را کنترل میکند
در نتیجه، نگهداری از تمام تجهیزات به صورت پیوسته دنبال میشود.
وظایف RCM باید کاربردی باشد
این وظایف باید ناظر به حالات خرابی باشد و به ویژگیهای آن توجه نشان دهد.
وظایف RCM باید موثر باشد
وظایف باید احتمال خرابی را کاهش دهد و مقرون به صرفه باشد.
RCM سه وظیفه نگهداری را به رسمیت میشناسد
این وظایف مبتنی بر زمان، شرایط و پیدا کردن خرابی (یکی از جنبههای نگهداری پیشگیرانه) است. وظایف زمانمحور در زمان مناسب برنامهریزی میشود. وظایف شرایطمحور زمانی اجرا میشود که شرایط حاکی از ضرورت آن باشد. وظایف مبتنی بر پیدا کردن خرابی کار تشخیص عملکردهای مخفی را بر عهده دارد که بدون هیچ گونه شواهد قبلی از کار افتادهاند. به علاوه، عدم نگهداری یک تصمیم آگاهانه است و در مورد بعضی از تجهیزات مورد قبول واقع میشود.
RCM یک سیستم زنده است
از نتایج به دستآمده اطلاعات گردآوری میکند و برای بهبود طراحی و نگهداری در آینده از این اطلاعات استفاده میکند. این بازخورد بخش مهمی از نگهداری پیشکنشگر در برنامه RCM است.
انواع نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM
برنامه RCM به چند روش اجرا میشود. برنامه میتواند براساس تحلیل حالات شکست و آثار آن همراه با احتمال خرابی برمبنای طراحی یا سابقه و یا اطلاعات تجربی و مدل انجام شود. ممکن است این رویکردها کلاسیک، جدی، ساده و موثر یا مخفف نامیده شود. از جمله سایر اصطلاحاتی که درمورد این رویکردها به کار میرود میتوان به مختصر، بهینهسازی نگهداری پیشگیرانه، مبتنی بر قابلیت اطمینان و بالا بردن قابلیت اطمینان اشاره کرد. کاربر نهایی براساس موارد زیر یکی از روشها را انتخاب میکند:
- پیامدهای خرابی
- احتمال خرابی
- اطلاعات موجود
- ریسکپذیری
- دسترسی به منابع
افزون بر این، در صورتی که سیستم یا قطعات از نظر عملیات، محیط، ایمنی یا هزینه چرخه عمر تحت تاثیر پیامدهای خرابی نباشند، نگهداری باید لحاظ شود یعنی تجهیزات باید عوض شود. تعداد زیادی از کارخانههای صنعتی و دولتی مفهوم RCM را به عنوان راهی برای نگهداری پذیرفتهاند. در این برنامه نگهداری بر اساس پیامد و هزینه خرابی اعمال میشود. این برنامه با استفاده از روشهای پیشکنشگر مانند طراحی بهتر، کنترل شرایط در فرایند راهاندازی و فرایند ارزیابی سن در صدد به حداقل رساندن نگهداری و تقویت قابلیت اطمینان تجهیزات است.
نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM کلاسیک/ جدی
مزایای نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان کلاسیک
بیشترین اطلاعات را درمورد عملکرد سیستم، حالات خرابی و اقدامات لازم برای نگهداری را در اختیار ما قرار میدهد. تحلیل جدی اولین بار توسط نولان و هیپ مطرح و اجرا شد و بعدها توسط جان موبری، انتونی م. اسمیت و دیگران دستخوش تغییر گردید. به علاوه، در این روش باید اطلاعات تمام روشهای دیگر ثبت شود.
معایب نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان کلاسیک
در گذشته این روش بر پایه تحلیل حالات خرابی و تاثیر آن انجام میشد و تحلیل سوابق صورت نمیگرفت یا توجه چندانی به آن نمیشد. به علاوه، این روش کار و زحمت زیادی دارد و اغلب اجرای وظایف کنترل شرایط را به تاخیر میاندازد.
کاربرد نت مبتنی بر قابلیت اطمینان کلاسیک
این رویکرد باید محدود به سه وضعیت زیر باشد:
- خرابی برای محیط، سلامت یا ایمنی فاجعهبار باشد و یا کسب و کار را با شکست اقتصادی روبهرو کند.
- هزینه نگهداری بعد از اجرای روش ساده و موثر همچنان بالاست.
- شرکت از سیستم یا تجهیزات جدید استفاده میکند و هنوز نسبت به عملکرد آن اطلاعات و دانش کافی وجود ندارد.
نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM کلاسیک/ جدی
مزایا
رویکرد ذاتی وظایف مشخصی را که معمولا مبتنی بر شرایط است با حداقل تحلیل تعیین و اجرا میکند. به علاوه، وظایف کمارزش نگهداری را براساس سابقه و دادههای پرسونل گلچین یا حذف میکند. هدف در این رویکرد به حداقل رساندن زمان اولیه ارزیابی است تا دستاوردهای زودهنگام مشخص گردد و هزینه FMEA و تجهیزات کنترل شرایط کاهش یابد.
معایب
اگر در این فرایند روی سوابق و اطلاعات پرسونل تکیه کنیم، با چند مشکل روبهرو میشویم که منجر به عدم تشخیص خرابی در قسمتهایی میشود که احتمال بروز مشکل در آنها پایین است. افزون بر این، در این رویکرد حداقل یک نفر باید نسبت به انواع روشهای کنترل شرایط شناخت کافی و دقیق داشته باشد.
کاربرد
در موارد زیر باید از این روش استفاده شود:
- آگاهی کامل نسبت به عملکرد سیستم/ تجهیزات وجود دارد.
- خرابی سیستم/ تجهیزات منجر به مرگ نخواهد شد یا محیط و واحد کار را با فاجعه روبهرو نخواهد کرد.
- به همین خاطر، توصیه میشود ، و از این رویکرد استفاده کنند. به علاوه، کاربرد این رویکرد در کارخانههای گسسته و پیوسته موفقیتآمیز بوده است.
همین حالا نسخه رایگان نرم افزار نگهداری و تعمیرات ما را دانلود کنید و کارایی خود را افزایش دهید
تحلیل RCM (نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان)
تحلیل باید به دقت پرسشهای زیر را در نظر بگیرد و به آنها پاسخ دهد:
- کار سیستم یا تجهیزات چیست؛ چه کارکردهایی دارد؟
- ممکن است سیستم یا تجهیزات با چه مشکلاتی روبهرو شود؟
- پیامدهای احتمالی این خرابیها و مشکلات کدام است؟
- چه اقداماتی میتوان انجام داد تا احتمال خرابی کاهش یابد، خرابی به موقع تشخیص داده شود یا عواقب خرابی کمتر شود؟
میتوان به کمک نمودار منطق تصمیمگیری، که تحت عنوان نمودار تصمیمگیری نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM در شکل به نمایش درآمده است، از پاسخ سوالات فوق برای مشخص کردن رویکرد مناسب به منظور نگهداری از تجهیزات یا سیستم بهره جست.
توجه داشته باشید همانطور که در شکل نشان داده شد، فرایند تحلیل چهار نتیجه محتمل دارد:
- اجرای اقدامات مبتنی بر شرایط (CM)
- اجرای اقدامات مبتنی بر فاصله زمانی (PM)
- تشخیص این که بازطراحی مشکل را حل میکند و پذیرش خطر خرابی یا تشخیص این که هیچ گونه تلاش در جهت نگهداری احتمال خرابی را کاهش نمیدهد و رفتن سراغ نصب افزونگی.
- هیچ کاری انجام ندهید و انتخاب کنید که بعد خرابی به دنبال تعمیر تجهیزات باشید (استفاده از سیستم یا تجهیزات تا زمانی که خراب شود)
خرابی RCM (نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان)
زمانی که عملکرد موثر متوقف شود، میگوییم خرابی رخ داده است. نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان خرابی را در چند سطح بررسی میکند: در سطح سیستم، زیرسیستم، اجزا و گاهی قطعات. هدف یک شرکت موثر نگهداری این است که عملکرد مورد نیاز با کمترین هزینه تامین شود. یعنی رویکرد نگهداری باید مبتنی بر درک درست از خرابی هر یک از سطوح سیستم باشد. ممکن است اجزای سیستم ضعیف یا حتی خراب شود و باز هم کل سیستم را خراب نکند. یک مثال ساده خراب شدن چراغ جلوی ماشین است. خرابی این قطعه تاثیر چندانی روی عملکرد کل سیستم ندارد. در مقابل، ممکن است زوال چند قطعه در مجموع منجر به خرابی سیستم شود در حالیکه هیچ یک از اجزا یا قطعات به تنهایی خراب نشده است.
لینکهای مرتبط:
سیستم و محدوده سیستم
به مجموعه قطعات، تجهیزات یا امکاناتی که در خدمت عملیات ضروری قرار دارد، سیستم میگویند. ملزومات عملیاتی طبق اهمیت عملیات یا ضرورتهای محیطی، امنیتی، قانونی، کیفی و غیره تعریف میشود. میتوان اکثر سیستمها را با توجه به محدودیتهای تعریفشده به چند زیرسیستم تقسیم نمود. زمانی که پیچیدگی سیستم باعث میشود تا تحلیل آن دشوار باشد، از این محدودیتها به عنوانی راهی برای تقسیم سیستم به زیرسیستم استفاده میشود:
- تعریف محدوده یا رابط سیستم متضمن تعریف ورودیها و خروجیهایی است که در هر محدوده وجود دارد.
- منظور از پوشش تسلیهاتی همان مانع فیزیکی است که توسط ساختمان، حصار یا دیگر ساختارها ایجاد میشود؛ مثل برج خنککننده یا مخزن.
- انتخاب محدوده به روش استاندارد. برای مثال، پمپ شامل شیر جداسازی جریان آب، کاپلینگ و درجه است. موتور هم شامل مدار الکتریکی است اما کاپلینگ ندارد.
هدف ما ایجاد یک مدل از عوامل احتمال شکست و تاثیر آن و سر هم کردن این مجموعه مثل قطعات لگو و انتخاب اقدامات نگهداری براساس عواقب خرابی است که به کمک عوامل مشخصشده در جدول ۱ و ۲ به دست آمد.
عملکرد و نارسایی عملکرد
منظور از عملکرد همان انتظاری است که از کارکرد سیستم داریم و عناصر مختلف دارد. این عناصر شامل ویژگیهای فیزیکی، عملکرد عملیاتی شامل تحمل خروجی و ضرورتهای زمانی نظیر عملکرد مداوم یا قابلیت دسترسی محدود میشود.
ممکن است سیستم یا زیرسیستم طرق مختلف از عهده برآورده کردن عملکرد مورد نیاز خود برنیاید که به آن نارسایی عملکرد میگویند. مادامی که زوال سیستم یا زیرسیستم روی هیچ یک از عملکردهای ضروری تاثیر نگذارد، سیستم هنوز دچار نارسایی عملکرد نشده است.
لازم است تمام کارکردهایی که در بافت عملیاتی حائز اهمیت است مشخص شود. در صورتی که عدم اجرای عملکرد مشخص شود، تعریف نارسایی عملکرد راحتتر خواهد شد. برای مثال، تقلیل تعریف عملکرد پمپ به حرکت دادن آب کافی نیست. عملکرد پمپ باید با اصطلاحاتی نظیر نرخ جریان، فشار تخلیه، سطح ارتعاش عمر مفید B10 (L10) و غیره مشخص شود.
حالات خرابی یا شکست
به خرابی قطعات و تجهیزات که منجر به نارسایی عملکرد سیستم یا زیرسیستم میشود، حالات شکست میگویند. برای مثال، ممکن است قطار (متشکل از موتور و پمپ) به دلیل خرابی کامل سیمپیچی، یاتاقان، شفت، پروانه یا سیستم کنترل کاملا و به طرز فاجعهبار از کار بیفتد. به علاوه، اگر عملکرد پمپ تا حدی دچار زوال شود که فشار تخلیه یا جریان برای برآورده کردن نیاز سیستم کافی نباشد هم نارسایی عملکرد رخ میدهد. هنگام تعیین وظایف نگهداری باید به نیازهای سیستم توجه شود.
به آن دسته از خرابیها که مسوول بخش قابل توجهی از کل خرابی قطعه است، خرابی غالب میگویند که شایعترین حالت خرابی است.
تمام حالات یا علل خرابی متضمن نگهداری پیشگیرانه یا مبتنی بر شرایط نیست زیرا احتمال بروز آن بعید یا تاثیر آن ناچیز است.
قابلیت اطمینان
منظور از قابلیت اطمینان این است که احتمال میرود یک قطعه در بازه زمانی مورد نظر و تحت شرایط مشخص سالم باقی خواهد ماند و دستخوش خرابیهای ذکرشده در عمر مفید B10 (L10) و یا میانگین زمان خرابی (MTTF) یا میانگین زمان بین خرابی (MTBF) نخواهد شد. احتمال مشروط خرابی این احتمال را اندازه میگیرد که یک قطعه چه زمانی با ورود به فاصله زمانی مشخص از کار خواهد افتاد. اگر احتمال مشروط خرابی به مرور زمان افزایش یابد، ویژگیهای زوال در قطعه پدیدار میشود. احتمال مشروط خرابی تاثیر منفی سن روی قابلیت اطمینان را نشان میدهد و معیاری برای اندازهگیری تغییرات یک قطعه نیست.
نقش نرخ یا بسامد خرابی در برنامه نگهداری ناچیز است زیرا این معیار بسیار ساده تلقی میشود. بسامد خرابی حین تصمیمگیری درمورد هزینه و تعیین تناوب انجام وظایف نگهداری مفید است اما درمورد انتخاب وظیفه مناسب یا پیامدهای خرابی به ما اطلاعات نمیدهد. راه حل نگهداری باید از نظر ایمنی، امنیت یا پیامدهای اقتصادی که انتظار جلوگیری از آن میرود، مورد ارزیابی قرار بگیرد. وظیفه نگهداری باید کاربردی باشد (یعنی جلوی خرابی را بگیرد یا پیامدهای آن را پایین بیاورد) تا موثر واقع شود.
خصوصیات خرابی
فرق بین الگوی خرابی قطعات ساده و پیچیده تاثیر مهمی روی نگهداری دارد. در قطعات ساده بین قابلیت اطمینان و سن رابطه مستقیم وجود دارد. این مسئله به خصوص زمانی صادق است که عواملی نظیر فرسایش فلز یا زوال ماشین وجود دارد یا قطعات به صورت مصرفی طراحی شده است (یعنی طول عمر کوتاه یا قابل پیشبینی دارند). در این شرایط، ایجاد محدودیت سنی براساس مدت زمان کارکرد یا چرخه فشار به بهتر شدن قابلیت اطمینان کمک میکند.
معمولا قطعات پیچیده در ابتدا با مشکل روبهرو میشوند که به تدریج احتمال خرابی را افزایش میدهد یا ثابت میماند. معمولا سن فرسایش مشخص نیست. در بسیاری از موارد برنامهریزی برای تعمیر نرخ کلی خرابی را بالا میبرد چون در این صورت سیستم با نرخ خرابی در آغاز مواجه خواهد شد در حالی که در غیر این حالت میتوانست پایدار باشد.
جلوگیری از خرابی
ویژگی تمام تجهیزات این است که در برابر خرابی مقاوم هستند. استفاده از تجهیزات آن را در معرض فشار قرار میدهد که اگر این فشار از میزان مقاومت فراتر رود، خرابی به بار میآید. شکل ۶ نمایانگر همین مفهوم است. در این شکل روشهای جلوگیری از خرابی یا افزایش عمر مفید دستگاه نشان داده شده:
- کاهش میزان فشار وارده بر قطعه. عمر قطعه در بازه f0-f1 افزایش داده شد.
- افزایش یا بازگشت میزان مقاومت قطعه در برابر خرابی. عمر قطعه در بازه f1-f2 افزایش داده شد.
- کاهش نرخ افول مقاومت قطعه نسبت به خرابی. عمر قطعه در بازه f2-f3 افزایش داده شد.
فشار منوط به مصرف است و میتواند بسیار متغیر باشد. ممکن است با مصرف یا به مرور زمان کم و زیاد شود یا ثابت بماند. بررسی میزان خرابی تعداد زیادی از قطعات ساده و مشابه نشان میدهد که سن و دلیل خرابی در اکثر آنها یکسان بود. اگر به فکر نگهداری پیشگیرانه هستید و میتوانید میزان مقاومت قطعات ساده را انداره بگیرید، بهتر است از این اطلاعات برای انتخاب اقدامات پیشگیرانه کمک بگیرید.
جلوگیری از خرابی
اضافه کردن مواد یا تغییر نوع موادی که فرسوده میشود میتواند میزان مقاومت نسبت به خرابی را بالا ببرد. با افزایش استقامت میتوان زیان ناشی از فرسودگی یا زوال را جبران نمود. شایعترین روش برای بازگشت مقاومت تعویض قطعه است. مقاومت یک قطعه ساده به مرور زمان و افزایش سن پایین میآید اما واحد پیچیده شامل صدها قطعه (اجزای) ساده است که در تعامل با یکدیگر کار میکنند و تعداد حالات خرابی آن قابل توجه است. در موارد پیچیده، مکانیزم خرابی یکسان است اجزای ساده چنان به صورت همزمان و در تعامل با یکدیگر کار میکنند که دیگر خرابی به یک دلیل واحد و پس از گذشت مدت زمان مشخص رخ نمیدهد. در این صورت، بعید است کسی بتواند یک وظیفه نگهداری طراحی کند مگر اینکه چند حالت خرابی غالب یا ضروری وجود داشته باشد.
همین حالا نسخه رایگان نرم افزار نگهداری و تعمیرات ما را دانلود کنید و کارایی خود را افزایش دهید
برای دریافت نسخه دمو و قیمت نرم افزار CMMS با ما تماس بگیرید!
تحلیل حالات شکست و تاثیر آن (FMEA)
تحلیل حالات شکست و تاثیر آن (FMEA) درمورد تمام سیستمها، زیرسیستمها و قطعاتی به کار میرود که در محدوده سیستم تعریف میشوند. ممکن است هر عملکرد چند حالت خرابی داشته باشد. FMEA به عملکرد هر سیستم و حالتهای خرابی غالب میپردازد و سپس پیامدهای خرابی را بررسی میکند. یعنی به این پرسش پاسخ میدهد که خرابی چه تاثیری روی عملیات، سیستم و دستگاه میگذارد؟
اگر چه حالتهای خرابی مختلف است، در اغلب موارد تاثیر یکسان یا مشابه دارد. یعنی، از نظر عملکرد سیستم، خرابی هر قطعه منجر به افت عملکرد سیستم میشود.
به همین ترتیب، حالت خرابی دستگاهها یا سیستمهای مشابه یکسان است. اما کارکرد سیستم عواقب خرابی را مشخص میکند. برای مثال، حالتهای خرابی بلبرینگ صرف نظر از دستگاه یکی است اما حالت خرابی غالب از یک دستگاه به دستگاه دیگر فرق میکند و تاثیر آن متفاوت خواهد بود.
منبع مقاله: Fiixsoftware
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!